قسمت دوازدهم از سلسله مصاحبه های اختصاصی با فرهیختگان مددکاری اجتماعی استان اصفهان
*لطفاً در ابتدا به اختصار خودتان را معرفی بفرمایید. چطور با مددکاری اجتماعی آشنا شدید و چه مسیری را از گذشته تا به امروز در حوزه مددکاری اجتماعی طی نموده اید؟ در کدام سازمان فعالیت دارید؟
- قاسم قجاوند هستم، دکتری مددکاری اجتماعی از کشور هند
- از سال ۱۳۷۹ با حرفه مددکاری اجتماعی آشنا شده و از سال ۱۳۸۰در قالب دانشجوی مددکاری اجتماعی وارد این رشته شدم، در حال حاضر در دانشگاه های کشور مشغول به تدریس بوده، مدیر مسئول کلینیک مددکاری اجتماعی آبین در شهر اصفهان و هم چنین با سازمان هایی چون سازمان بهزیستی، کمیته امداد، دادگستری، هلال احمر، نیروی انتظامی و معاونت ناجا، معاونت بهداشت و درمان، سازمان زندان ها، آموزش و پرورش، بسیاری از انجمن های خیریه فعال در استان و کشوری و … همکاری دارم.
*به نظر شما حوزه فعالیتی خدمات تخصصی مددکاری اجتماعی از گذشته تا بحال چه تغییرات کمّی و کیفی داشته است؟ اوضاع فعلی ارائه خدمات مددکاری اجتماعی را چگونه ارزیابی می کنید؟
- خوشبختانه در دهه های اخیر مددکاری اجتماعی جایگاه بهتری را در حوزه های مختلف جامعه نسبت به گذشته پیدا کرده است و هم چنین به لحاظ اکادمیک توانسته است موفقیت های چشم گیری بدست آورد. در این راستا با فارغ التحصیلان بی شمار این رشته در مقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری و هم چنین نگارش و انتشار کُتب مختلف تخصصی شرایط مطلوب تری نسبت به قبل بدست آورده و شرایط فعلی مددکاری نسبت به دهه های گذشته وضعیت مطلوب تری را داراست اما هنوز از استاندارد های جهانی فاصله زیادی را داریم.
*جهت ارتقاء کمّی و کیفی خدمات مددکاری اجتماعی در سازمان های مختلف چه پیشنهاداتی دارید؟
- مهم ترین ضعف مددکاری اجتماعی عدم شناخت و آگاهی آحاد مردم جامعه و هم چنین بسیاری از سازمان های دولتی و غیر دولتی با این حرفه می باشد، دیگر مشکلات مددکاران اجتماعی عدم اطلاعات لازم و کافی نسبت به نقش مددکار اجتماعی در حوزه های مختلف سازمانی و جامعه می باشد، عدم داشتن اتحاد و وحدت لازم بین مددکاران اجتماعی خصوصاً پیشکسوتان این حوزه این عدم رویکرد یکسان و داشتن یک وحدت رویه مشخص در بین مددکاران اجتماعی خصوصاً صاحب نظران در این حوزه و اختلاف نظر چشم گیر آنان باعث در جا زدگی این حرفه و مشکلات عدیده برای آن گردیده است. نبود امکانات آموزشی لازم خصوصاً در فیلدهای کارورزی مددکاران اجتماعی و جدی نگرفتن فعالیت های عملی از سوی دانشجویان، مددکاران اجتماعی، اساتید و حتی سازمان های ذیربط، عدم وجود ارتباطات لازم با سایر کشورهای دارای سبک و نام در حوزه مددکاری اجتماعی و تبادل ارتباطات با آنان، بی توجه ای مددکاران اجتماعی و عدم مسئولیت پذیری آنان در خصوص وضعیت و جایگاه مددکاری اجتماعی در کشور، عدم وجود مراکز آموزشی متعدد خصوصاً در مقاطع تحصیلات تکمیلی در ایران چه در دانشگاه های دولتی و چه در دانشگاه های آزاد سراسر کشور، وجود چندگانگی در بین مسئولین این حوزه و سردرگمی دانشجویان و فارغ اتحصیلان حرفه مددکاری اجتماعی از جایگاه مددکاری اجتماعی و حوزه های فعالیتی آن و … از این رو پیشنهاد می گردد که مددکاران اجتماعی با توجه به موارد ذکر شده و موارد متعدد دیگر تلاش نمایند با یکدلی، اتحاد و همبستگی شرایط مددکاری اجتماعی را به مانند سایر حرف یاورانه هم چون روان شناسی و مشاوره تغییر دهند
*صحبتهای پایانی شما را البته از منظر یک مددکار اجتماعیِ متخصص میشنویم
- امروزه باید بپذیریم تا رسیدن به استانداردها فاصله زیادی داریم چرا که مددکاری اجتماعی در ایران یک رشته نوپایی است و برای بهبود وضعیت و کاهش این فاصله باید تلاش های زیادی در فیلدهای کارورزی و کار عملی دانشجویان چرا که مددکاری اجتماعی در دنیا به عنوان یک حرفه عملی شناخته شده است، در بخش تدریس و انتقال دانش به افراد جویای دانش باید به روز شد و از علم نوین حرفه مددکاری اجتماعی بهره جست، نگارش و انتشارات کتب تخصصی بیشتر اما با کیفیت، برگزاری کارگاه های آموزشی با عناوین مختلف در سطوح ملی و فراملی، گردهمایی های علمی، می تواند تأثیر شگرفی بر علم و دانش مددکاران اجتماعی داشته باشد، افراد باید علمی تر و به روزتر و با متد مددکاری نوین در دنیا آشنا باشند و هر روز سطح دانش و معلومات خود را ارتقا بخشند، در علم مددکاری اجتماعی باید از نظریه های مددکاری بهتر و بیشتر استفاده گردد. و هم چنین باید تلاش کرد برای مددکاران اجتماعی جوان با انگیزه و جویای نام فضاهای لازم فعالیتی را ایجاد نمود.
مصاحبه و گردآوری: هما صدری؛ عضو تیم تخصصی وبسایت مددکاران اجتماعی ایرانیان
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران